سلام
صبحتون شاد و سرزنده
اونایی که منو میشناسن میدونن که بازی نو و سایه منو مست میکنه
امروز از اون روزهای آفتابی دلچسب هست که بازی نو و سایه روی گلدونهای بند انگشتی دفترم اول صبح حالم را حسابی جا آورد
با فهیمه قرار گذاشته بودیم که بیشتر آب بخوریم این شد که لیوان بزرگم را پر از آب کردم و نشستم پشت سیستم
یه نگاهی به لیست کارهام انداختم. حال انجام هیچکدومشون را نداشتم . منم اومدم تو دنیای وبلاگستان
پ ن 1: پدر آقای دکتر همچنان بستری هستند و هنوز موفق نشدند که عمل جراحی لازم را انجام بدن
انشاله که به سلامتی و با کمترین درد ممکن کارهاشون انجام بشه و خیلی زود برگردن سرخونه زندگیشون
پ ن 2: یکی از هیجانات دوست داشتنی برای من پیدا کردن نانوایی های جدید هست
نانوایی که تازگی میرم سروقتش ، شبها یه مدل پیتزا هم داره. و البته شیرینی های خوشمزه
پ ن 3: به عادت هر سال چند شاخه از شمشادهای جلوی دفتر را چیدم و توی گلدانهای کوچولوی روی میزم گذاشتم
سرسبزی منو به وجد میاره
پ ن 4: کفش های تازه پام را اذیت میکنه (به اصطلاح خودمون پام را زده)
من یک جفت کفش راحت و رنگی رنگی میخوام
پ ن 5: هیاهوی گنجشکهای روی شاخه را دوست دارم
پ ن 6: همسایه مون نوه کوچولوش را با چرخش آورده تو کوچه و بلند بلند براش آواز میخونه
درباره این سایت