سلام
روزتون پر از هیجان و شادی
اول بگم که از دعاهای قشنگ و انرژی های مثبت همتون بی نهایت ممنونم ، عمل پدر آقای دکتر به خوبی پیش رفت
روز اول را توی آی سی یو گذراندند، و بعد به بخش منتقل شدند
و حالا خدا را شکر خیلی خیلی بهتر هستند
پنجشنبه صبح با دوتا کوچولو و دوتا خواهر و دختر خاله و للی راهی خرید شدیم
چه هوایی بودم
از قدم زدن و راه رفتن سیر نمیشدم
دوتا فسقلی هم کیف کرده بودند و بازی آفتاب و سایه را تکمیل میکردند و زیبایی لحظه ها را برام هزارچندان میکردند
تولد للی بود و براش یه کادوی کوچولو خریده بودم
موقع برگشت هم از عمونوروز (شیرینی فروشی که اصفهانیا میدونن )به افتخارش شکلات خریدم
موفق شدم یک جفت کفش بخرم
اصلا اون چیزی که توی ذهنم بود نشد ، ولی راضی بودم از خریدم
من از گروههای تلگرامی اصلا خوشم نمیاد
هیچ وقت هم عضو هیچکدومشون نیستم
ولی یک مدتی هست که به اصرار خاله ها عضو گروه خاله ها و دختر خاله ها شدم
کلا دو تا خاله دارم . دوتا دختر خاله
با خواهرای خودم ومامان
توی گروه حرف از این بود که هفته اول کاری سال 98 گذشت ولی هیچکس به طور جدی کار و فعالیتش را شروع نکرده
و قرار گذاشتیم که امروز استارت کار جدی و تلاش درست و حسابی را بزنیم
همین شد که صبح نیم ساعتی زودتر بیدار شدم و سرحال تر از روزهای قبل امروز را شروع کردم
امیدوارم شماها هم با انرژی فراوون روزهاتون را شروع کنید و انگیزه کافی برای تلاش بیشتر داشته باشید
پ ن 1: قرار یه عالمه دورهمی تو روزهای قبل از ماه رمضان را دارم
پ ن 2: مژده آمد خبری در راه است.
پ ن 3: جمعه توی خونه با مغزبادوم کلی گل کاری داشتیم ، یه عالمه قلمه که ریشه زده بودم را کاشتیم و امروز صبح از دیدن تراس ذوق کردم
پ ن 4: دوتا گلدون خیلی بزرگ گذاشتم توی راه پله ها (چون ما بالاترین طبقه هستیم از سرسرای پشت بام نور داریم)
و یه عالمه پتوس و برگ انجیری توشون کاشتم
دوتا گلدون بزرگ هم داخل پارکینک گذاشتم (یه قسمت از پارکینگ سقف شیشه ای داره)
و یه عالمه آلوئه ورا کاشتم .
من دارم با بهار قد میکشم
درباره این سایت