سلام
روزتون گل و بلبل
تولد عشق اردیبهشتی من گذشت و من هیچکاری جز یک تبریک تلفنی نکردم
پنجشنبه این هفته را دوتایی با هم رفتیم تو بغض و از دوری نالیدیم و بازم هیچکاری نکردیم
فعلا هم از قرار عاشقانه هیچ خبری نیست
پنجشنبه صبح خیلی حال ندار و زار از خواب بیدار شدم
با آقای دکتر حرف زدم و حال هر دومون به شدت گرفته بود و دپرس بودیم
تو رختخواب به خودم گفتم میتونی همه امروز را به رخوت بگذرونی ، میتون هم پاشی رو رنگ و حال روزت را عوض کنی
و مسلما چون من تیلوتیلو هستم پاشدم سریع و زنگ زدم خانم تمیزکار، گفتم میای کمکم ؟
گفت نیم ساعت دیگه اونجام
منم صبحانه را خوردم و با خانم تمیزکار مشغول شدیم
ظهر بود که خانم تمیزکار رفت و منم به خرده به گل و گلکاری روی پشت بام و جلوی درب ورودی پرداختم
بعد هم ناهار خوشمزه مامان را خوردم و به همه دور و بری ها خبر دادم میخوام برای عصر برم خونه خاله
خاله چند روز پیش خوردن زمین و پاشون به شدت کوبیده شده و چند روزی هست که پاشون توی آتل هست
این شد که قرار شد ساعت 4
دوش گرفتم و آرایش کردم و با مامان و خواهر و مغزبادوم و یک جعبه شیرینی راه افتادیم
تا نزدیک غروب اونجا بودیم و گفتیم و خندیدم
و پنجشنبه دلگیررا اینطوری به بهترین شکل ممکن به اتمام رسوندیم
جمعه هم خواهرا خونه ما بودند و عصر برنامه دلمه درست کردن چیدیم و کلی گفتیم و خندیدیم و دلمه پیچیدیم
خیلی وقتا حال دلمون انتخابی هست. شاید انتخاب سختی باشه، اما بازم ممکنه.
هنوز این حال خراب و سرفه با من هست ، ولی من دیگه بهش توجهی ندارم
اجازه نمیدم بهارم را هیچی دلگیر و بدحال کنه
پ ن 1: روزهای طلایی میگذرن و هیچوقت برنمیگردن
پ ن 2: باید کارهای تازه ای کلید بزنم
پ ن 3: هنوز شنبه را آغاز نکردیم به فکر تعطیلات آخر هفته هستیم
پ ن 4: کفش های تازه ای که خریده بودم را نپوشیده بودم تا اولین با وقتی بپوشم که میخوام با آقای دکتر هم قدم بشم
دیدم انگار قضیه خیلی کش اومده و نشد که بشه . منم امروز کفشهای تازه را پوشیدم و مطمئنم که قدمهایی که میخوایم کنار هم برداریم نیاز به کفش نو نداره
نیاز به همدلی و عشق داره
درباره این سایت